شهادت آتش نشان فداکار در روز تولدش
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۵۹۶۷
چند روز پیش قطعه شش آرامستان باغو در بندرعباس شاهد مراسم تشییع پیکر آتشنشان فواد اورنگی بود که با همکارانش ماموریت داشت تا جان یک مقنی را از عمق چاهی ۱۲۰متری نجات دهد اما حادثهای نامعلوم جان دو مقنی و فواد را گرفت. روز حادثه، یک مقنی افغان تصمیم گرفت برای تهزنی و کفزنی وارد چاه شود. دقایقی بعد هرچه دوستانش او را صدا زدند، پاسخی نشنیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنطور که مجید سلحشور، فرماندار میناب توضیح میدهد، پس از خروج پیکر آتشنشان فداکار، ادامه عملیات در محدوده چاه تا زمان رسیدن امکانات و تجهیزات را ممنوع اعلام کرد اما دوست ۳۵ ساله مقنی اول که هنوز ته چاه بود، وارد چاه شد تا او را نجات دهد، ولی او نیز فوت شد. چاه سه قربانی گرفته و وضعیت ترسناکی ایجاد کرده بود. در ادامه، عملیات خروج اجساد با حضور و همکاری نیروهای مردمی، تیمهایی از نیروهای امداد و نجات آتشنشانی، اورژانس، تیمها HSE پالایشگاه نفت بندرعباس و شرکت گاز انجام و اجساد دو مقنی پس از حدود سه روز از چاه خارج شد. بهگفته سلحشور، دلایل مختلفی مانند گازگرفتگی و برخورد با دیوارههای چاه و... وجود دارد اما تشخیص علت اصلی این حادثه منوط به پاسخ پزشکی قانونی است. برادرم عاشقانه به مردم کمک میکرد
احمد اورنگی برادر فواد است که با عشقی برادرانه در مورد او با ما صحبت میکند.
برادرتان چند سال بود در آتشنشانی کار میکرد؟
فواد حدود ۱۰ سالی میشد که در آتشنشانی کار میکرد. من زمانی در فولاد هرمزگان کار میکردم و او هم میخواست کنارم باشد. یک روز به من گفت داداش! فولاد در حال استخدام آتشنشان است میتوانی برایم کاری کنی؟ ۲۰ نفر بیشتر هم نمیخواهند. مسئولان فولاد ۲۰ نفر را انتخاب کرده بودند اما به خاطر عشقی که فواد به شغل آتشنشانی داشت، با هزار سختی تلاش کردم تا او به عنوان نفر بیستویکم انتخاب شد. حالا قرار بود از این تعداد هم فقط هشت نفر انتخاب شوند که با هزار تلاش، فواد هم بهعنوان نفر نهم انتخاب شد. خوشبختانه تمام مسئولان فولاد راضی بودند و او بهعنوان راننده پایه یک آتشنشانی مشغول به کار بود. چون همیشه دوست داشت افتخار کسب کند، کمکم رسته شغلیاش ارتقا پیدا کرد. بعد گفت دوست دارم انتقالی بگیرم و به بندرعباس بیایم. چون هم نزدیک خانه و زن و بچهاش بود و هم کنار شغل آتشنشانی به کار دیگرش که نصب کابینت بود، میرسید.
از عملیاتهای امداد و نجات برای شما تعریف میکرد؟
فواد سرش برای امداد و نجات درد میکرد، عاشق شغلش بود. در بندر عباس مکانی تفریحی به نام پنجه علی وجود دارد که آنجا یک دختر ۱۸ ساله به دلیل شور نوجوانی لبه پرتگاه رفت و آویزان شد. چند آتشنشان به آنجا رفتند اما نتوانستند کاری انجام دهند. سرگروه آنجا با فواد تماس گرفت و گفت بیا سر عملیات که فقط کار خودت است. فواد به محل حادثه رفت و آن دختر به برادرم گفت تو هم مثل بقیه آتشنشانها آمدی به این وضعیت نگاه کنی و بروی؟ که فواد گفت نه آمدهام نجاتت دهم. همین کار را هم کرد و دختر را پس از نجات، تحویل خانوادهاش داد. برادرم با جانش بازیکرد و او را نجات داد. پدر و مادر آن دختر وقتی از فوت برادرم با خبر شدند، بیشتر از ما گریه و بیتابی کردند. پدر ما به رحمت خدا رفته و مادرم به سختی فواد را بزرگ کرد. من برادر بزرگترش هستم اما او با اینکه کوچکتر از ما بود اما جور همه ما را میکشید. دست به هرکاری میزد، موفق بود. حتی بعد از ماجرای پنجه علی، شغل رده بالایی به او پیشنهاد دادند اما فواد قبول نکرد و گفت من آتشنشان هستم و هرگز رسته شغلیام را فراموش نمیکنم. کار من امداد و نجات است. او عاشق کمک به مردم و نجات آنها بود. فکر نکنید چون برادرم است از او تعریف میکنم، او واقعا به فکر مردم بود. یکبار سگی را بدون هیچ چشمداشتی از چاه خارج کرد. با اینکه آلرژی داشت اما این کار را انجام داد. بعد از نجات سگ تا یک هفته طوری عطسه میکرد که فکر میکردیم هرگز خوب نمیشود.
فرزانه قویدل، همسر فواد زمانی از اعزام همسرش به آخرین ماموریت کاری او باخبر شد که برای خرید به بازار رفته بود: «تماسگرفت و گفت برای انجام یک عملیات مربوط به چاه داریم به میناب میرویم. ساعت حوالی ۱۰شب بود که با او تماس گرفتم و گفت هنوز نرسیدهاند. ساعت ۱۱ و نیم شب دوباره تماسگرفتم و همکارش گفت سر عملیات است. بعد هم که خبر فوتش را شنیدیم. ما هنوز از نحوه وقوع حادثه و علت فوت شوهرم اطلاع دقیقی نداریم. هر آنچه شنیدیم و خواندیم از فضای مجازی بود. ما ۱۱ سال پیش ازدواج کردیم و حاصل این ازدواج دو پسر دو ماه و نیمه و ۹ ساله است. شوهرم واقعا جانش را فدای شغلشکرد. وقتی عملیاتی اعلام میشد، برایش مهم بود که جان مردم را نجات دهد. طبیعی بود که وقتی به ماموریت میرود نگرانش شوم اما همیشه میگفت من پذیرفتم که قدم در این راه بگذارم.» او با بغض حرفهایش را اینطور تمام کرد: «روز تولد همسرم با شهادتش یکی بود.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شهادت آتشنشان فداکاری امداد و نجات آتش نشانی آتش نشان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۵۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نجات فرد مجروح از بین شعلههای آتش توسط آتش نشانان
ابراهیم بابایی گفت: این حادثه صبح امروز ١٠ اردیبهشت ماه با تماس شهروندان در بلوار آزادگان به ستاد فرماندهی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی گزارش شد که بدون درنگ آتش نشانان از ایستگاه شماره ۴ در کمتر از ٢ دقیقه در محل حادثه حضور یافتند.
وی که در محل این حادثه حضور داشت افزود: آتش نشانان پس از رسیدن به محل حادثه با آتش سوزی گسترده و حجم بسیار زیاد دود در منزل روبه رو شدند و با توجه به محبوس شدن یک مرد حدودأ ۴٠ ساله که در منزل تنها بوده است و به دلیل بیماری زمینهای دچار تشنج شده بود، بلافاصله با عملیات جستجو و نجات از دل شعلههای آتش نجات یافت.
وی گفت:آتش نشانان با اطفاء حریق و تحویل مصدوم به عوامل اورژانس، به عملیات خود پایان دادند.
بابایی خاطرنشان کرد: علت بروز این حادثه توسط کارشناسان علت یابی که در محل حادثه حضور داشتند در دست بررسی است.
باشگاه خبرنگاران جوان کرمان کرمان